عاشقانه
سال ها می گذرد. لیک از یار سفر کرده ی من خبری هرگز نیست. می گذرد از جلوی چشمانم خاطرات سبزش. از غم دوری او به کجا باید رفت؟ نه چراغی,نه گناهی که بگوید از عشق که بنالد ز غم هجر وسفر زیر این سقف حیات می زنم فریادی تا که در دلتنگی من زیار خوبم کرده باشم یادی
نظرات شما عزیزان:
Power By:
LoxBlog.Com |