عاشقانه
در این شب های روشن به دنبال آفتابم. بسان ره نوردانی که... و اینک تو در شهر خواب ساکنی,من نظاره گر شهروندی تو. با حسی غریب که مبادا داروغه ی شهرت, مهتابی پر جنب و جوش تو را از ورطه ی سکوت به هیاهو ببرد. با قلم مویی در دست در حال رنگ آمیزی خواب های طلایی تو هستم. خواب هایی که پر رنگ تر و خوش رنگ تر شوند . و با لذت به آرامش نگاه فرو افتاده ات می نگرم. سپس سوار بر قایق ,در دریای مواج و سیه گون پیش می روم تا آنجا که پری دریایی قصه های خود را بیابم. و از زندان خیال رهایی اش بخشم و در دنیای واقعی به او بگویم که... بیا,بیا ای خسته ی خاطر دوست !بیا تو در خواب نازی و من پا به پای مهتابم.آنقدر آهسته و خسته روم, که تو دانی که منم از پی دردانه ای روان ,گر تو مانی من هم برسم برایم همه ی قصه های راه,گر ندانی به گمانی که نی ام.
نظرات شما عزیزان:
آغاز سال 7040 آریایی
سال 3753 زرتشتی
2574 هخامنشی
و 1394 خورشیدی
پیشاپیش خجسته باد..
خوبی؟
منو یادته؟
قبلا توی چت لوکس بلاگ صحبت کرده بودیم
چند روزه مشغول جمع آوری بهترین وبلاگهای لوکس بلاگ هستم از تو هم دعوت می کنم با تبادل لینک عضو گروه ما بشی..
جواد بهم سر بزن منتظرتم
باشه لینکم کن!
Power By:
LoxBlog.Com |